معنی آبراه و کانال
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
آبراه
مترادف و متضاد زبان فارسی
ترکی به فارسی
کانال
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) راهگذر آب مجرای آب گذرگاه آب راه آب.
فارسی به ایتالیایی
acquedotto
واژه پیشنهادی
آبراه
فرهنگ عمید
مجرای مصنوعی عبور آب برای حمل و نقل، ترعه: کانال پاناما،
مجرای عبور آب برای آبیاری، انتقال فاضلاب، و مانند آنها،
مجرایی از جنس ورق آهن گالوانیزه برای هدایت هوا: کانال کولر،
مسیری که برای عبور دادن کابلهای برق یا مخابرات، لولههای گاز، یا آب در زمین یا در دیوار ایجاد میکنند،
شبکۀ تلویزیونی،
[عامیانه، مجاز] مسیر فکر یا عمل، وسیله،
لغت نامه دهخدا
کانال. (فرانسوی، اِ) آبراهه ای است که میان دو دریا یا دو آبگیر ایجاد کنند.
فرهنگ معین
ترعه، مجرای وسیع بین دو دریا که برای عبور کشتی ساخته می شود، راه آب. [خوانش: [فر.] (اِ)]
فارسی به عربی
اخدود، قطع، مریی
معادل ابجد
317